2025-07-05

ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم

 نهم محرم

امروز نهم ماه محرّم، تاسوعاست. در چنین روزی شمر وارد کربلا می شود و گویا چون با ام البنین هم قبیله بوده، برای پسرانش امان نامه می برد. امان نامه اش پذیرفته نمی شود. چهار شیرِ ژیانِ مادرِ پسران « ام البنین»، در ازای عمری چند روزه، پشت به برادر کنند و به دشمن بپیوندند؟ البته که محال است. تاسوعا به حق روز عباس نامیده شده است. روز عزاداری برای این شیرمرد صحنۀ نبرد.
مرحوم دبیر تاریخمان در وصف حضرت ابوالفضل تعریف می کرد که مرد می خواهم که لب تشنه به آب برسد. بعد از پر کردن مشک آب، مشت را پر کند برای نوشیدن و عکس برادر تشنه لبش را ببیند و آب از کف دست رها کند و لب تشنه بازگردد. آنچنان که حضرت حافظ می فرماید:
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
*

سال 1361 در چنین روزی،( 14 تیر ماه 1361 ) چهار دیپلمات ایران در بیروت ربوده و به قتل رسیدند. دل چهار خانواده، یعنی چهار طایفه خون شد. مرحوم مادربزرگم وقتی این خبر را شنید، اشک از چشمانش سرازیر شد و بی اختیار بایاتی می خواند
*
عزیزیم بالا داغی
یاندیرار بالا داغی
اؤلسه آنالار اؤلسون
گؤرمه سین بالا داغی

*
آخر او دخترجوان مرگ داشت و می دانست داغ فرزند چگونه می سوزاند و خاکستر می کند.
در این شب، فاتحه ای می خوانم برای شادی روح شهیدان و از دنیا رفتگان. و آیت الکرسی می خواهم برای آرامش روح بازماندگان و صبرشان و آرزو می کنم که جنگ را ریشه کن شود و خدا به داد همه برسد. آمین. 

 

No comments: