به بهانه روز ملی گل و گیاه
ایستی گونون درمانی دیر قره گیلانار
آلبالوها رسیده اند و
درخت جان را منتظر نگذاشته و به سراغش رفتم. دانه دانه از درخت چیدن و سپس یکی یکی
هسته ها را درآوردن، واقعا حوصله می خواهد. چیدم و آماده کرده و خسته شده و یاد
مادر مرحومم می افتم که با چه حوصله ای می نشست و آن همه آلبالو را پس از چیدن می
شست و مقداری را روی ملافه بزرگی پهن می کرد تا خشک شده و میوۀ زمستانی مان باشند
و هسته های باقی مانده را به دقّت از آلبالو جدا کرده وهم مربّا می پخت وهم لواشک.
یادش به خیر چقدر زحمت می کشید. راستی که چه مربّاهای خوشمزه ای درست می کرد. از
سیب و هویچ تا زرآلو و گل محمّدی. هر صبح کام ما شیرین می شد با خوردن این شیرینی طبیعی
خوشمزه.
من امروز مربّایی پختم به شیرینی روزهای خوش در کنار مادرم، به شیرینی خنده های دلنشین
پدرم
و به نیّت سربلندی وطن عزیزم.
و به نیّت سربلندی وطن عزیزم.
No comments:
Post a Comment