2023-08-19

به یاد سینما رکس

سینما رکس آبادان

شنبه 28 مرداد 1357 بود. بعد از افطار زوج های جوان، نامزدها، جوانان فامیل، بعضی وقتها هم خانوادگی، دور هم جمع می شدند و به سینما می رفتند. یادش به خیر وقتی چند خانواده با هم راهی سینما می شدیم. چقدر خوش می گذشت. کسی نمی گفت که سینما رفتن گناه است. گناه نبود. تفریحی سالم برای همه ما جوانها و نوجوانها بود که همراه خانواده و زیر نظر غیرمستقیم خانواده، سرگرم خوشی و تفریح سالم بودیم. بله ، آن شب هم شبی از شبهای مبارک رمضان بود. بعد از افطار و نماز عصر و عشا، صدها نفر از شهروندان روزه دار آبادانی هوس سینما کردند. سینما رکس فیلم« گوزن ها » را نشان می داد. بهروز وثوقی بود و هنرنمایی اش.مسعود کیمیایی بود و کارگردانی اش. این دو اسم کافی بود که سینما دوستان را جذب کند.
اما روزِ بعد، غوغایی بود که نگو و نپرس. مردم انگشت بر دهان و پریشان در دتعقیب اخبار مربوط به سینما رکس بودند. مگر چه شده؟ سینما آتش گرفته و همه تماشاگران و کارکنان در آتش سوخته اند. باور کردنی نبود. وقتی صحبت از همه تماشاگران افتاد، من و دوست جان سالن سینما را جلو چشممان مجسّم کردیم. سالن سینما در نظر ما بسیار بزرگ بود. یعنی چند نفر داخل آتش سوخته و جزغاله شده اند؟ ششصد، هفتصد، یا بیشتر؟ ای خدا چه عزایی بود. به یقین که عزای ملّی بود مردم در هر کجای این آب و خاک، برای جوانان رعنا، خانواده ی دسته جمعی، برای همه و همه می گریستند. مسبب را نفرین می کردند. من و دوست جان عزیزانمان را جلو چشممان مجسم می کردیم و -  با  فکر کردن به این که ممکن بود عزیزان ما نیز میان این سوخته ها باشند – زهره چاک می شدیم. آنگاه آهسته می گریستیم.
امروز چهل و پنج سال از آن جنایت هولناک می گذرد و هنوز یادآوری اش دل آدمی را می سوزاند.
*
آغلایان باشدان آغلار
کیپریکدن قاشدان آغلار
قارداشی اؤلن باجی
دورار اوباشدان آغلار
*
آمان آللاهیم یاندیم
درد و غمه بویاندیم
داش اولسایدیم اریردیم
توپراغیدیم دایاندیم
*
آهو گؤزلوم جان قوربان 
اوره ک قوربان، جان قوربان 
کوللرین اوسته دوشن 
گؤزلرینه جان قوربان

*
  

No comments: