این عکس را از وبلاک یوخا برداشته ام.
مدت کوتاهی است که با انارخاتون آشنا شده ام. انار خاتون زنی مهربان و متواضع و خوش صحبت است. درمیان سوغاتی هائی که از ایران برایم آورده ، کلوچه اهری عجیب چشمک می زند. کلوچه زنجبیلی و شیرین و خوشمزه ای که در دفتر خاطرات زندگی مان جائی خوشمزه همچون طعم مطبوعش باز کرده است. یاد آور دورانی است که فرصتی برای خوردن صبحانه یا ناهار نبود و این غذا به تنهائی ناشتا و ناهارمان می شد و سر سفره درست مثل روزی که به دستم رسید ، چشمک می زد. در آن وانفسای قند و چای کوپنی که مشهدی علی سرایدار همراه چای کمرنگ اما داغ خود درست دو دانه می فروخت ، عجب لذتی داشت این کلوچه لامصب. یاد آن روزها به خیر که همین کلوچه محبوب سفره های نذر و نیاز بود.
چندی پیش به یکی از آشنایان سفارش کردم که طریقه پخت کلوچه اهری را برایم بنویسد و یادم بدهد با شوخی برایم نوشت اگر بنویسم که تو ویلاک می نویسی و همه یاد می گیرند و می پزند و دکانمان تخته می شود. شاید چنچنه روش پخت این شیرینی خوشمزه را بنویسد و یاد بگیریم.
No comments:
Post a Comment