2008-10-27

میخانا

میخانا نوعی موسیقی آذربایجانی است که از خواننده های باکوئی شنیده ام . میخانا را می توانم به حال و هوای خودم چنین تعریف کنم که نوعی مشاعره یا رجزخوانی یا روایت عشق یا مسابقه شعرخوانی است.تفاوت مشاعره با میخانا در این است که در مشاعره از شعر شعرای معروف استفاده می شود اما در میخانا خواننده خود شعر را می سراید .
در اکثر اشعار میخانا سه مصراع اول و دو مصراع بعدی هم قافیه هستند . مثل این میخانا آقشین فاتح و ائلشن خزر
من سنین بو عمللرینه نئجه دؤزوم / من چگونه این اعمال تو را تحمل کنم
من نه دئییم داها سنه یوخدور سؤزوم / من چه بگویم دیگر حرفی با تو ندارم
سیر صوفتیندن سو ایچمییر گؤزوم / از ریخت و قیافه ات چشمم آب نمی خورد
جینلره شیطانلارا بنزییرسن / شبیه جن ها و شیطانها هستی
عجایب حیوانلارا بنزییرسن / شبیه حیوانات عجیب و غریب هستی
..
گاهی روایت عشق است و در هربیت دو مصراع هم قافیه هستند . مثل این میخانا نامیق قاراچوخورلو
قولاق آسین جماعت / مردم گوش کنید
من دانیشیم نهایت / بالاخره میخواهم حرف بزنم
بو محبت عالمی / این عالم عشق
چوخوسونا وئرمیش غمی / به خیلی ها غم داده
..
گاهی شامل هفت مصراع است . مثل این میخانا آقشین فاتح و ائلشن خزر و دخترخانمی که اسمش را نمی دانم
سن اونا اینانماگینان / تو حرفهای او را باور نکن
سالار حیله فنده سنی / او می خواهد ترا به دامش بیاندازد
هامی سنه حیران اولوب / همه عاشقت شده اند
به ینمیشم من ده سنی / من هم تو را پسندیده ام
بیجه کلمه هه دئگینه ن / یک کلمه بله بگو
قوناق آپاریم کنده سنی / تو را به ده مان مهمان ببرم
کسیم آیاغیوین آتدا جامیش / زیر پایت گاومیش قربانی کنم

No comments: