2008-03-14

یک ضرب المثل

آغزیم آشا ، باشیم داشا
این ضرب المثل را وقتی به کار می بریم که :
جوانی و نداری و مشکلاتت فراوان است و یا به هر دلیل دیگر ، دوست داری چلوکباب بخوری ، فلان پیراهن گرانبها را که همسایه ات تازه خریده بخری و بپوشی ، النگوی فلانی چشمت را گرفته و نمی توانی تهیه کنی ، دلت سفری می خواهد و نمی توانی سفر کنی . زمانی نه چندان طولانی می گذرد و فرصتی پیش می آید و می توانی به همه این آرزوهایت برسی . آنگاه نمی توانی چلوکباب یا هر غذای دیگری که خوشت می آید بخوری چون کمی پیر شده ای و بیماری قند و چربی خون و فلان و بهمان داری . آن لباسی که دوست داشتی دیگر زیبنده سن و سالت نیست . زحمات سفر با تن ناسالم و حوصله تنگت سازگار نیست . النگوئی که درخشش اش چشمت را می زد بر مچ دستت سنگینی می کند . آن گاه می گوئی آغزیم آشا ، باشیم داشا . یعنی هنگامی که دهانم به آش می رسد ، سرم نیز به سنگ قبر می رسد .
*
بایرام بایاتیلاری به مناسبت عیدی که از راه می رسد
*
گؤزل یاریم گونده من / یار زیبایم هر روز من
کؤلگه ده من گونده من / زیر سایه من ، جلو آفتاب من
ایلده قوربان بیر اولسا / اگر در سال یک بار قربان باشد
سنه قوربان گونده من / قربان تو هر روز من
*
گؤیده اوچان قوش اولسون / آنچه که در هوا می پرد پرنده باشد
ایچدیغین می نوش اولسون / می ای که می نوشی نوش جانت
بایرام گلیر ائللره / عید به ایل و تبار می آید
گلن ایلیز خوش اولسون / سال نو شما خوش باشد
*
عزیزیم باغا گلدین / عزیزم به باغ آمدی
آلما درماغا گلدین / برای چیدن سیب آمدی
بایرام گلدی گؤروشه / عید آمد برای دید و بازدید
خوش گلدین صفا گلدین / خوش آمدی و صفا آوردی
*
سیاه مشق های یک معلم در
..
بازار نوروزی
رادیو قاصدک
..
دالاهو
..
دیار کتاب
..
کتابفروشی آیدا
Universitätsstr . 89
44789 Bochum
TEL: 0049/ 0208/ 9704804
E-Mail :
aidabook@freenet.de

..
و انتشارات فروغ - آلمان - کلن

No comments: