2008-03-09

هفت ترانه


توسط صبورای نازنین به بازی هفت ترانه دعوت شده ام . قبل از نوشتن موهای سفیدم را توی آینه دیدم و به خود گفتم : از تو گذشته با این موی سفیدت قاطی جوانها شوی و از ترانه بازی کنی . اما بی اختیار یاد زنده یاد ویگن افتادم و ترانه زیبای میخوام بیست ساله باشم
یک - میخوام بیست ساله باشم ، میخوام سی ساله باشم ، میخوام وقتی بهاره ، گل امساله باشم
کاش ییرمی یاشدا اولام ، کاش اوتوز یاشدا اولام ، کاش کی یاز چاغیندا ، بو ایللیک چیچک اولام
در آن گذشته های نه چندان دور دلم میخواست که بیست ساله باشم . اما حالا دیگر فکر می کنم ، با سن زیاد هم می شود احساس جوانی کرد و دلی جوان داشت
دو - به من نگو دوستت دارم که باورم نمیشه ، داریوش اقبالی
درست یادم نیست . کلاس هفتم بودم یا هشتم . تلویزیون سیاه و سفید و بزرگ بلر ما داریوش را نشان می داد که این ترانه را می خواند . اهل خانه در مورد این جوان ریزه میزه صحبت می کردند که خوش صداست و عالی می خواند وهنرمند است و ... که من یک دفعه گفتم : خیلی قشنگ می خواند . من عاشق فروزان و فردین و گوگوش و داریوش هستم . لامصب ها خیلی هم خوشگل هستند . اهل خانه یک جوری نگاهم کردند . وای خدای من مثل اینکه باز حرف بدی زدم . صبح روز بعد که داشتیم با آبجی بزرگ به مدرسه می رفتیم گفت : می دانی چیه ؟ دختر باید مواظب حرف زدنش باشد . چه معنی دارد که داریوش و فردین خوشگل هستند . اصلن فهمیدی چه گفتی ؟ گفتم : من که فقط این دو را نگفتم . خوب گوگوش و فروزان هم خوشگل هستند . گفت : این درست ولی هیچ خوب نیست که در مورد قیافه و حرکات مردان حرف بزنی . من هم چشم گفتم و قضیه خاتمه یافت
سه - با گل لاله عباسی گونه هامو رنگ می کنم . لیلا فروهر
مرا به گذشته ها می برد به دوران محصلی که آرایش کردن برای دخترها ضد ارزش بود و تابستان که می شد با گلهای لاله عباسی لبها و گونه هایمان را رنگ می کردم و خودم را در آینه تماشا می کردم . چقدر قشنگ می شدم
چهار - تو بمانی حمیرا و گلهای دیگرش
پنج - سیمین غانم را با ترانه مرد من و قلک چشات اش خیلی دوست دارم
شش - عاشقهای آذربایجانی را هنگامی که در مجالس عروسی ساز می زنند و می خوانند، دوست دارم . در میان این عاشقها ، آشیق زولفیه و همه ترانه هایش را دوست دارم
اش را دوست دارم . gib mir mein Herz zurück و ترانه Xavier Naidoo - هفت
*
بعضی ترانه ها هیچ دوست ندارم . ترانه هائی که بعضی ها با صدای نتراشیده و نخراشیده شان می خوانند ، حالم را به هم می زند . اما اسمشان را نمی نویسم . سلیقه ها مختلف است و آنها هم هوادارانی دارند .
*
به رسم بازی من ، همه دوستان عزیز وبلاک آباد را دعوت می کنم
*
.یک موضوع دیگر : روز یکشنبه 16 مارس ، سیاه مشقهایم در غرفه رادیو قاصدک خواهد بود
*

No comments: