مرحوم محمّد اسماعیل میدیا
داشتم دنبال صفحه اینترنتی کانون بازنشستگان تبریز، می گشتم که چشمم به مجلس
ترحیم یکی از دبیران مان افتاد. (مرحموم محمّد اسماعیل میدیا) فاتحه ای بر روح اش
خوانده و خواستم تسلیتی بنویسم که دیدم از زمان درگذشت ایشان، دو سال و اندی گذشته
است.
یادش به خیر اولین روزی که وارد کلاس شد، پس از برپا و برجا و سلام وخوشامدگویی
سال نوی تحصیلی خود را معرفی کرد « میدیا» ما دانش آموزان کنجکاو، دوست داشتیم
نامش را نیز بدانیم. گفت:« وقتی به دنیا آمدم، گویا یکی از پدربزرگ هایم دوست داشت
اسمم محمّد و دیگری می خواست که اسماعیل باشد. برای این که خواسته هر دو بزرگوار
برآورده شود، مرا« محمّد اسماعیل» نام نهادند و به این ترتیب هر دو بزرگوار راضی و
خوشحال شدند. او دبیری پرکار و خوب و بسیار مودب بود.
دیپلم گرفتیم و پس از گذشت چند سال، وارد دانشگاه شدیم و از قضای روزگار همین آقای
محترم، استاد دانشگاه مان شد. بازنشست شده و در دانشگاه آزاد اسلامی شروع به کار
کرده بود. با دوچرخه می آمد و مثل سال های جوانی اش پرکار و پر انرژی بود. می
گفت:« بعد از بازنشستگی تازه مخارج زندگی بیشتر می شود. چون صاحب عروس و داماد و
نوه ها می شوی و باید خرج کنی و پشتوانۀ جوانها باشی.»
2025-10-07
به یاد یک معلّم
مکانش جنّت.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment