2009-01-18

ضرب المثل

ادیبان و کارشناسان در تعریف ضرب المثل می گویند : ضرب المثل سخن کوتاه یا بلندی است که برای زیبائی گفتارمان از آن استفاده می کنیم. ریشه ضرب المثل ها بیشتر از حکایتهای حقیقی یا تخیلی ما به وجود آمده اند. گاهی ملل مختلف ضرب المثل های شبیه به هم دارند. در طول قرنها و هزارها سال زندگی پر فراز و نشیب انسانها ، هنگامی که آدمیزاد بنا به دلایل مختلف مجبور به سکوت یا رعایت موقعیت سیاسی و اجتماعی و قوم و خویشی شد، گفتار به کنایه و متل و ضرب المثل نیز کشف شد و شکل گرفت و اکنون این ضرب المثل ها در قسمت اعظم گنجینه سخن ما جا و مقامی شایسته دارند. ضرب المثل ها گاهی سخن را در گوش شنونده دلنشین می کنند. گاهی جانشین سرزنش و نکوهش و تنبیه می شوند و از دل آزردگی بیشتر جلوگیری می کنند. گاهی اوقات برای کسی که حرف حساب حالی نمی شود و هر چه می گوئی عزیز من ، ما و شما حرفی برای گفتن نداریم. بگذار سایه کدری که شاید نیم درصدی و شاید به اندازه نوک سوزنی باقی مانده ( که نمانده ) همانگونه باقی بماند و دست از سر کچل ما بردار ، و او باز متوجه نمی شود چنین می گوئیم
ایت دری دن ال چکیب ، دری ایت دن ال چکمیر / سگ پوست رو رها کرده ، پوست سگ رو رها نمی کنه.گاهی وقتها آنقدر سماجت می بینیم که از کوره در می رویم و می گوئیم
قاش اؤز قاپیزدا اوینا / بدو برو دم در خانه خودتان بازی کن.زمانی که دیگر کارد به استخوانمان می رسد و طرف از رو نمی رود می گوئیم
دئییر نئجه سن قانمییام قالاسان یانا – یانا / می گوید چطوره نفهمم و دلت بسوزهوقتی می خواهیم به کسی در جمع و با کنایه سخنی بگوئیم و نمی خواهیم طرف و یا دیگران متوجه شوند منظورمان چه کسی است ، می گوئیم
سؤزو آتدیم یئره صاحابی گؤتوره / سخن را به زمین انداختم تا مالک اش بردارد.منظور که با همگان نبودیم و می خواستیم فلانی جواب پیامش را بگیرد و کچلمان نکند .دل همچون پرنده ای است که اگر از بام کسی برخاست مشکل می نشیند. و آن پرنده ها از بام دلی برخاستند و دیگر خیال بازگشت لب آن بام را ندارند.
قوشو الدن اؤتوروب دالیسیجا بئح بئح چاغیرمازلار/ پرنده را از دست داده و از پشت سربه سوی خود نمی خوانندش.
*
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
« طبیب اصفهانی »

No comments: