2017-10-07

کفن سفید ذوالجناح

عاشورا
صبح عاشورا، دوست جان آمد و گفت: «دختر چرا نشسته ای ؟ ذوالجناح همسایه را آماده کرده اند. بیا تا شلوغ نشده برویم و نواری از کفن بگیریم. اگر شلوغ شود نمی دهند.»
پرسیدم:« نوار کفن اسب را می خواهیم چه کنیم.»
نگاهی عاقل اندر سفیه به من انداخت و گفت:« دختر زبانت را گاز بگیر. اسب نگو. این حیوان زبان بسته مظلوم امروز ذوالجناح شده است. بیا برویم اگر نواری بگیریم و به دستمان یسته و نذر کنیم خدا هرچه بخواهیم می دهد. برویم نذر کنیم امسال بدون تجدید قبول شویم آنوقت »
حرفش را قطع کرده و گفتم:« عاشورای سال بعد شکر پنیر پخش کنیم.»
دوتائی به طرف خانه حاج آقا به راه افتادیم. دو دختربچه ده و یازده ساله بدون روسری. ذوالجناح را از خانه بیرون آورده بودند تا به همراه دسته سینه زنی محله مان به عزاداری ببرند. جلو رفته و از حاج آقا نوار خواستیم. با دست گوشه ای از پارچه را جز داد و نوار باریکی برید و به هر دو ما داد. سپس گفت:« گناه دارد بروید خانه و چادر یا روسری سر کنید. آفرین دخترهای خوب.»
چشم گفته و خوشحال به خانه برگشتیم . نیت کرده و نوار را به دست راستمان بستیم.
امتحانات ثلث سوم را با نمرات خوب، گذرانده و بی صبرانه منتظر عاشورا شدیم. عاشورای سال بعد، شکر پنیر را خریده و خانه حاج آقا رفتیم. او نذری های ما را گرفت تا میان دسته عزاداری اش پخش کند و به ما باز نواری از کفن سفید ذوالجناح، همرا ه با مفاتیح الجنانی برای خواندن دعای عاشورا، هدیه داد.
باز هر دو خوشحال و راضی به خانه برگشتیم در حالی که صدای سینه زنان محله شنیده می شد:
*
ندن شیهه چکیرسن؟  ندن شیهه چکیرسن؟
مگر بابام اؤلوبدور؟ سنه قربان ذوالجناح
آغلاتدین داغی داشی، آغلاتدین داغی داشی
هانی حسینین باشی؟ سنه قربان ذوالجناح

*

2017-10-05

عزرائیل و مریض

عزرائیل :
منی مامور ایلیوب خالق سبحان حــاج آقا
قبض روح ایتماقا گلدیم سنی الان حـاج آقا
ویردی مستنطق رحلت منه فرمان حـاج آقا
وقت قورتاردی نفس چکماقا قادر دگیرسن
آلورام جانیوی سس چکماقا قادر دگیرسن
مریض: 
آی علی ، آی ولی ، آی وای ، دورن اوغلان آیاقا
کیمدی بو بی ادبانه بیله گیردی اطاقا
بو صفتده بشر اولماز باشی بنزیر بالاقا
نه سلام ایتدی ، نه تعظیم ، عجب هیوره دی
چاتدادی باغریم اماندی بونه بد منظره دی
*
کریمی مراغه ای شاعر توانای آذربایجانی

2017-09-21

به یاد فریدون مشیری

یکی از روزهای سرد پاییزی بود. من و مهناز و مهرناز و پریناز دور هم نشسته و از این در و آن در صحبت می کردیم. مهرناز کاستی را که تازه خریده بود نشانمان داد و باز کرد و گفت :« ببینید چه محشری به پا کرده اند.» پرسیدیم :« چه کسانی ؟» گفت :« مشیری و شجریان. گوش کنید.» موزیک شروع شد و بعد از لحظاتی شجریان لب به آواز گشود.
پر کن پیاله را
کاین آب آتشین
دیری است ره به حال خرابم نمی برد
این جامها
که در پی هم می شود تهی
*
 

گل ها - حسن یوسف

 تصویر بالا حاصل کاشت بذرهای حسن یوسف است.
قلمه های حسن یوسف که داخل آب ریشه دار کرده ام.




2017-09-13

گل اطلسی




زنگ تفریج - شال سه گوش کرم

 شال سه گوش قلاب بافی

دنیای زیبای ضرب المثل ها

ضرب المثل ها جملات کوتاه خوش آهنگ یا تک بیتی یا تک مصراع هایی هستند که بجز زیبا و دلنشین سازی جملات کاربردهائی اصلی در سخنان ما دارند. وقتی نمی خواهیم حرفمان را به طور مستقیم و صاف و پوست کنده به طرف مقابل بگوئیم از ضرب المثل استفاده می کنیم. ضرب المثل ها ریشه در ماجراهای تاریخی و احساسی و دینی و قومی و آداب و رسوم ما دارند




2017-08-31

Der Geldbaum = گیاه یشم



گیاه یشم  یا « کراسولا »که به آن درخت شانس یا درخت پول نیز می گویند ، از گیاهان آپارتمانی است و در مقابل سرمای زمستان آسیب پذیر است.  گیاهی گوشتی و همیشه سبز است و برگهایش براق و ضخیم است. به آب کم احتیاج دارد و نگهداری اش آسان است. این گیاه نور آفتاب را تحمل می کند ، اما بهتر است که جلوی نور مستقیم نگذاریم.  برای تکثیر این گیاه ،  کافی است که یکی از برگهایش را به آرامی از گیاه جدا کرده و روی خاک قرار دهیم . بعد از دو یا سه هفته هم ریشه دار می شود و هم گیاه جدید به وجود می آید. همچنین می توانیم شاخه ای از آن را جدا کرده و داخل آب گذاشته و ریشه دار کنیم.


عید بر عاشقان مبارک باد

عید بر عاشقان مبارک باد
سایت قایاقیزی

2017-08-21

شکوفه آلبالو

شکوفه آلبالو ( گیلانار )
*
 


2017-06-08

آفت گلها


















پندها و توصیه ها و نصایح مرحوم دبیر تاریخمان موجب شده که سخنانش در دلمان هک شود. قیافه اش در نظرم مثل فیلم سیاه و سفید رنگ و رو رفته ای می ماند که روز به روز کم رنگ تر می شود. اما سخنانش را تا به خاطر می اورم یادداشت می کنم. روزی از روزها می گفت : « بچه ها را دست کم نگیرید. این فسقلی ها خیلی می فهمند. هرگز پیش آنها به پدر یا مادرشان فحش ندهید. ممکن است فعلا بچه باشند و زورشان به شما نرسد، اما بزرگ که شدند حداقلش این است که ازشما بدشان خواهند آمد.فراموش نکنید بچه ای که به تشویق پدر ، مادرش را مسخره کند یا دست روی او بلند کند ، در آینده پدر را مثل حب قورت می دهد و بالعکس.»
باور نمی کردیم. مگر پدر دیوانه شده که بچه اش را به این کارهای ناپسند تشویق کند؟
سایت قایاقیزی

2017-05-26

رمضان در گذر زمان

در غربتستان امروز اولین روز از ماه مبارک رمضان است. اما در دیارمان ماه روزه از فردا شروع می شود. دوران کودکی ام را به خاطر می آورم. مادرم هر سال یه پیشواز رمضان می رفت . یعنی از آخرین روز از ماه شعبان ، روزه داری را شروع می کرد. ما بچه ها همراه با بزرگترها سحری خورده و روزه گله گنجشکی می گرفتیم. من دعای سحر را خیلی دوست داشتم. اما بعد از اذان و خواندن نماز صبح ، خواب از سرم می پرید. به زحمت خوابم می گرفت و هنوز چرتی نزده ، مادر بیدارم می کرد که وقت رفتن به مدرسه است.
ادامه متن در اینجا 
*
  Bir Gün



Her can bedenden ayrılır bir gün
هر روحی از بدن خراج می شود روزی

Her ağaç kuruyup devrilir bir gün
هر درختی خشک شده به زمین می افتد روزی

Her yolcu menzile kavuşur bir gün
هر مسافر به مقصد می رسد روزی

ادامه شعر در اینجا

2017-04-14

گل ها

چه موجودات نازنینی هستند گلها.نه آزارشان به کسی می رسد و نه دلی می شکنند. آرام و با وقار سر جایشان رشد می کنند و زیبائی شان را سخاوتمندانه تقدیمت می کنند. اگر در نگهداری شان کوتاهی کنی ، صبورانه سر خم کرده و می روند. اما گذشتشان چنان زیاد است که با دقتی کم ، دوباره اشتی کرده و زیبائی شان را با آدمی تقسیم می کنند. کاش من نیز گل بودم.
*
سایت قایاقیزی 
*

2017-03-02

سبزه برای سفره هفت سین




اسفند ماه است و داریم برای سال نو تدارک می بینیم. می گویند بهتر است که به جای گندم و عدس و غیره ، دانه لیمو و پرتقال بکاریم. فکر می کنم اگر به جای این حبوبات مفید ، دانه لیمو یا پرتقال بکاریم ، هم از هدر رفتن خحم بسیار زیاد حبوبات و هم آب شیرین حلوگیری می کنیم و هم گلدانی زیبا خواهیم داشت.
به همین منظور من نیز دانه های لیمو را جمع کرده و یک روز خیسانده و داخل گلدان کاشته ام. امیدواره گلدانی زیبا داشته باشم.