انیشتن باز هم بالا
ششم و هشتم آگوست 1945 ، روزی
که بمب شیمیائی توسط امریکا، همچون هیولای مرگ بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی
بارید و شراره های آتش خانه ها را سوزاند و از بدنهای بی جان جز نقشی بر دیوار
نماند. این قتل عامی با تمام سنگدلی بود. آنان که زنده ماندند، رنجِ بدن متلاشی
شده شکنجه گرشان شد.
و این قصّه تمامی ندارد. تاریخ به اشکال مختلف تکرار می شود. زورگویان با هم شاخ
به شاخ می شوند و تاوانشان را مردم مادرمرده عادی می پردازند.
به یاد مرحوم شهریار و شعر انیشتن می افتم:« انیشتن باز هم بالا» راستی اگر انیشتن می
دانست که با اختراعش چه خواهند کرد، به کارش ادامه می داد؟
No comments:
Post a Comment