2024-06-04

دختر ناز کوچولو

 زهرا بالا

سن و سالی ندارد. شاید ده ساله باشد. چشمانش نمی بیند و از قدرت صدایش استفاده می کند. با جثّۀ کودکانه و صدای توانایش، هر کجا می رود با صدایش غوغا می کند. از اسمش شروع می کند و از گیسوان بلند و سیاهش. از پدرش و از دلتنگی نبودش. از مادرش می گوید که او را با جان و دل در آغوش می گیرد و چشم و دلش می شود. از ایمان و اعتمادش به خدا می گوید و سرانجام صدایش نوش جانمان می شود. همراه با صدایش به یاد برادرم که رفت و دخترش را در حسرت دیدارِ پدر گذاشت، اشک می ریزم.   
بله او زهرا بالاست. با عینکی زیبا بر چشم و گیسوان بلد و سیاه و رقص و شعف کودکانه که دل از بیننده و شنوده صدایش می برد. دست در دست مادری مهربان و فداکار که همیشه همراهش است. راستی که بهشت زیر پای مادران است.

No comments: