سینه صبح را گلوله شکست
باغ لرزید و آسمان لرزید
خواب ناز کبوتران آشفت
سرب داغی به سینه هاشان ریخت
ورد گنجشک های مست گسست
عکس گل در بلور چشمه شکست
رنگ وحشت به لحظه ها آمیخت
پر خونین به شاخه ها آویخت
*
مرغکان رمیده ، خواب آلود
پر گشودند در هوای کبود
در غبار طلائی خورشید
ناگهان صد هزار بال سپید
چون گلی در فضای صبح شکفت
وز طنین گلوله های دگر
همچو ابری به سوی دشت گریخت
*
نرم نرمک سکوت برمی گشت
رفته ها ، آه ، برنمی گشتند
آن رها کرده ناله های امید
دیگر آن دور و بر نمی گشتند
باغ از نغمه و ترانه تهی است
لانه متروک و اشیانه تهی است
*
دیرگاهی است در فضای جهان
آتشین تیرها صدا کرده
دست سوداگران وحشت و مرگ
هر طرف آتشی به پا کرده
باغ را دست بی حیای ستم
از نشاط و صفا جدا کرده
ما همان مرغکان بی گنهیم
خانه و آشیان رها کرده
*
آه دیگر در این گسیخته باغ
شور افسونگر بهاران نیست
آه ، دیگر در این گداخته دشت
نغمه شاد کشتکاران نیست
پر خونین به شاخساران هست
برگ رنگین به شاخساران نیست
*
اینکه بالا گرفته در آفاق
نیست فوج کبوتران سپید
که بر این بام می کند پرواز
رقص فواره های رنگین نیست
اینکه از دور می شکوفد باز
نیست رؤیای بالهای سپید
در غبار طلایی خورشید
این هیولا که رفته در افلاک
چتر وحشت گشوده بر سر خاک
نیست شاخ و گل و شکوفه و برگ
دود و ابر است و خون و آتش و مرگ
سروده شادروان فریدون مشیری از مجموعه بهار را باور کن
باغ لرزید و آسمان لرزید
خواب ناز کبوتران آشفت
سرب داغی به سینه هاشان ریخت
ورد گنجشک های مست گسست
عکس گل در بلور چشمه شکست
رنگ وحشت به لحظه ها آمیخت
پر خونین به شاخه ها آویخت
*
مرغکان رمیده ، خواب آلود
پر گشودند در هوای کبود
در غبار طلائی خورشید
ناگهان صد هزار بال سپید
چون گلی در فضای صبح شکفت
وز طنین گلوله های دگر
همچو ابری به سوی دشت گریخت
*
نرم نرمک سکوت برمی گشت
رفته ها ، آه ، برنمی گشتند
آن رها کرده ناله های امید
دیگر آن دور و بر نمی گشتند
باغ از نغمه و ترانه تهی است
لانه متروک و اشیانه تهی است
*
دیرگاهی است در فضای جهان
آتشین تیرها صدا کرده
دست سوداگران وحشت و مرگ
هر طرف آتشی به پا کرده
باغ را دست بی حیای ستم
از نشاط و صفا جدا کرده
ما همان مرغکان بی گنهیم
خانه و آشیان رها کرده
*
آه دیگر در این گسیخته باغ
شور افسونگر بهاران نیست
آه ، دیگر در این گداخته دشت
نغمه شاد کشتکاران نیست
پر خونین به شاخساران هست
برگ رنگین به شاخساران نیست
*
اینکه بالا گرفته در آفاق
نیست فوج کبوتران سپید
که بر این بام می کند پرواز
رقص فواره های رنگین نیست
اینکه از دور می شکوفد باز
نیست رؤیای بالهای سپید
در غبار طلایی خورشید
این هیولا که رفته در افلاک
چتر وحشت گشوده بر سر خاک
نیست شاخ و گل و شکوفه و برگ
دود و ابر است و خون و آتش و مرگ
سروده شادروان فریدون مشیری از مجموعه بهار را باور کن
4 comments:
بسمالله الرحمن الرحيم
اعضاي محترم شوراي نگهبان قانون اساسي
سلام عليكم
شما فقها و حقوقدانان گرامي در جايگاهي قرار گرفته ايد كه برآمده از مجاهدت ملت شريف ايران و ابتكار رهبر فقيد انقلاب و اجتهاد علما و روشنفكران منتخب مردم در مجلس خبرگان قانون اساسي است. نمايندگان ملت در اين مجلس به شرحي كه در مشروح مذاكرات آن آمده است - و برخي از ايشان در قيد حيات و از مراجع تقليد هستند – از اين حيث نظارت بر انتخابات را به
شوراي نگهبان واگذار كردند كه نگران تكرار تجربه دخالت دربار و ساواك در انتخابات در رژيم گذشته بودند و گمان ميكردند با امكان تكرار تجربه ديكتاتوري در نهاد رياست جمهوري بايد نظارت بر انتخابات را به جمعي از فقها و حقوقدانان مستقل و بيطرف واگذار شود تا به نام دموكراسي، ديكتاتوري بهوجود نيايد. در سي سال گذشته هرگز اهميت اين نكته كليدي در تدوين و تفسير قانون اساسي تا اين حد مورد توجه قرار نگرفته بود كه امروز مورد توجه قرار گرفته است چراكه اكنون زمان انتخاب شوراي نگهبان است. متاسفانه به هر دليل انتخاباتي برگزار شده است كه در اثر كم دقتيها و سوءاستفادهها و با وجود فيلترهاي متعدد، اكثريت قاطعي از ملت ايران نسبت به نتيجه اعلام شده براي انتخابات معترض هستند و براي بطلان اين انتخابات دهها دليل دارند كه برخي از اين ادله از حد سند و مدرك (كه توسط نامزدهاي سهگانه به شوراي نگهبان ارائه شده) گذشته و به حد شياع رسيده است. سوءاستفاده برگزاركنندگان انتخابات از موقعيت خود در دولت، دخل و تصرف در راي صندوقها و وعده و وعيدهاي غيرقانوني و شبه قانوني، اتهام پراكني و پرده دري تنها پردههايي از اين اتهامات هستند كه تفصيل آنها در شكايت اينجانب به شوراي نگهبان آمده است. اگر شوراي نگهبان به سياق گذشته خود عمل كند كه به بهانه يك شام و ميهماني و يا دادن چند قلم جنس از سوي يك نامزد راهيابي به مجلس در يك حوزه انتخابيه كوچك يا دخالت يك فرماندار، انتخابات را باطل اعلام ميكرد اكنون با اين وعدههاي بزرگ و سوءاستفادههاي بزرگتر و توزيع پول از سوي مقامات بزرگتر اگر شوراي نگهبان كاري كمتر از ابطال كند در حقيقت مرتكب اشتباه بزرگي شده است. قصد من تحت فشار قرار دادن شوراي نگهبان نيست. من به قانون عمل ميكنم و باوجود برخي باورها درباره عدم بيطرفي نهادهاي داوري كننده انتخابات هنوز اميدوارم شوراي نگهبان به وظيفه قانوني خود عمل كند و اين انتخابات را باطل اعلام كند.
اعضاي محترم شوراي نگهبان
متاسفانه تخلفات اين دولت در برگزاري انتخابات 22 خرداد 88 در اين روز نه تنها تمام نشد بلكه پس از آن با وجود جو التهاب و اعتراض در جامعه بر روي آتش خشم ملت نفت ريختند. مردم را خس و خاشاك خواندند، با چماق و قمه به اجتماعات مسالمتآميز و آرام آنان حمله كردند، با مهندسي آشوبها آنها را به نام ملت نوشتند، به كوي دانشگاه حمله كردند، به شکل لباس شخصي ها وارد خانه هاي مردم شدند، اعتراض ملت به دولت را اعتراض به نظام خواندند و در پناه سانسور رسانهها و محدوديت سايتها و قطع موبايلها و پيامكها و ايجاد جو رعب و وحشت به بازداشت گسترده نخبگان و روشنفكران پرداختند تا جايي كه فردي كه نيازمند مراقبتهاي مستمر پزشكي است و جانش در خطر است را بازداشت كردند يا پيرمرد هفتادوچندسالهاي را از بيمارستان به زندان بردند يا فرزند شهدا و جانبازان را بازداشت كردند و در ميدان آزادي هم افرادي را كشتند و هم با گرفتن زير تابوت اين شهدا از آن براي خاموشي ملت استفاده كردند و اين همه در حق ملتي است كه در تجمعات هفته گذشته خود با تكبير و صلوات و سكوت اعتراض خود را اعلام كردهاند. اگر شما بخواهيد به عدالت رفتار كنيد همين رفتارهاي هفته گذشته دولت خود در ابطال انتخابات مهمترين سند است. دولتي كه برپايه انتخابات مشروع به قدرت برسد به اين جو رعب و وحشت چه نيازي دارد؟
اعضاي محترم شوراي نگهبان
با راي عادلانه درباره انتخابات و ابطال آن و برگزاري انتخابات مجدد اراده ملت را بپذيريد و بقاي نظام را تضمين كنيد كه اين به عدالت نزديكتر است.
مهدي كروبي
29 خرداد 88
کودتای 22 خرداد
با رمز شرایط "خاکستری" آغاز شد
سحرگاه روز 23 خرداد، یعنی چند ساعت پس از پذیرش و موافقت رهبر با اعلام پیروزی موسوی توسط وزارت کشور، علی خامنه ای را بعد از نماز صبح، مطابق طرح از قبل تعیین شده از بیت رهبری در میدان پاستور تهران به باغی در اقدسیه منتقل کردند. هنگام انتقال رهبر به اقدسیه، فرماندهان سپاه که در بیت رهبری مستقر اند توسط مجتبی به وی اطلاع دادند که این انتقال به این دلیل است که شرایط "خاکستری" است و آنها حسب دستور قرارگاه عالی شهید مطهری عمل می کنند.
شب 22 خرداد، وزارت کشور بموجب اولین برآوردهای قطعی از نتیجه رای شماری، خبر برنده شدن میرحسین موسوی در انتخابات را به شخص علی خامنه ای اطلاع داد. علی خامنه ای این پیروزی را پذیرفت و با اطلاع آن به میرحسین موسوی نیز موافقت کرد، اما به این شرط که وی برای اعلام پیروزی خود عجله نکرده و باعث تشنج در دولت و حامیان وی نشود.
سحرگاه روز 23 خرداد، یعنی چند ساعت پس از پذیرش اعلام پیروزی موسوی توسط وزارت کشور، علی خامنه ای را بعد از نماز صبح، مطابق طرح از قبل تعیین شده از بیت رهبری در میدان پاستور تهران به باغی در اقدسیه منتقل کردند. (1)
هنگام انتقال رهبر به اقدسیه، فرماندهان سپاه که در بیت رهبری مستقر اند توسط مجتبی به وی اطلاع دادند که این انتقال به این دلیل است که شرایط "خاکستری" است و آنها حسب دستور قرارگاه عالی شهید مطهری عمل می کنند. هنگام انتقال رهبر به اقدسیه نیروهای حلقه 1 و 2 و 3 به همراه تیم حفاظت خانواده رهبر و نیز گردان حفاظت فیزیکی و چک و خنثی نیز به طور کامل از پاستور به اقدسیه نقل مکان کردند.
بعد از این انتقال عملیات کودتائی در سطح شهر که تحت عنوان "مانور اقتدار" از روی قبل آغاز شده بود، ناگهان چهره کودتائی خود را نشان داد و همزمان با این مانور واحدهای نظامی کودتا در شهر استقرار یافتند.
با آنکه نیروهای "مانور اقتدار" همگی لباس نظامی بر تن داشتند و مانور نیز یک بنام نیروی انتظامی اعلام شده بود، اما فرماندهی آن را یک شورا برعهده داشت که در آن چند تن از فرماندهان ارشد سپاه و فرمانده کل نیروی انتظامی "احمدی مقدم" در آن شرکت داشت. شماری از فرماندهان این مانور نیز فرماندهان سپاه بودند و نه فرماندهان نیروهای انتظامی. از بیت رهبری "مجتبی" پسر دوم علی خامنه ای در ارتباط مستقیم با این شورا برای همآهنگی و پیشبرد کودتا قرار داشت. لیست دستگیری های اولیه، با پیش بینی مقاومت میرحسین موسوی از قبل تهیه شده بود اما این لیست بعدا کامل شد.
هنوز هیچ اطلاعی در دست نیست که در طول روز 23 خرداد که عملیات کودتائی در تهران آغاز شده بود، گزارشی دراین باره به رهبر می دادند یا خیر.
1- دقیقا مشابه کاری که "علم" وزیر دربار شاه در جریان 15 خرداد با شاه کرد. یعنی صبح روز 15 خرداد که مردم در جنوب تهران به حرکت در آمدند، دستور داد شاه را که ترسیده بود برای به خیابان کشیدن ارتش تصمیم بگیرد، در اتاق کارش حبس کرد و به کارکنان دفتر وی نیز دستور داد هیچ تلفنی را به اعلیحضرت وصل نکنند. غروب 15 خرداد علم به دربار بازگشت و وقتی شاه متوحش از او پرسید در شهر چه خبر است، به شاه گفت: "زدم خشتک همه شان را پاره کردم و تمام شد!"- نقل از کتاب خاطرات اسدالله علم وزیر دربار محمد رضا پهلوی)
چرا خامنه ای بفکر کودتاست؟چندی پیش علی خامنه ای از علمای قم خواسته بود که اعلمیت و جامع الشرایطیمجتبی ، پسر 32 ساله اش را به رسمیت بشناسند. این درخواست همچنین بهطریقی از حوزه نجف هم شده بود. آیه الله العظمی سیستانی با این تقاضابشدت به مخالفت برخواسته بود و حتی وقتی بواسطه روابط، این درخواست ازطریق غلامعلی حداد عادل ، پدر زن مجتبی، به گوش آیه الله رسیده بود ویبشدت ازین گستاخی برآشفته شده بود. بهرحال نجف زیر بار درخواست خامنه اینرفت.در قم امــــــــا وضع به گونه ای دیگر است. بسیاری از مراجع، جیره خوارو مزدور حکومتند و عده ای هم تنها گوشه عافیت اختیار نموده اند و دخالتیدر اوضاع نمی کنند. مراحل پذیرش اعلمیت آقا مجتبی به مانند آیه الله شدنپدرش بسرعت برق طی شده و طبق شنیده ها، مجتبی خامنه ای در حال حاضر اجازهفتوی از آیات اعظام مکارم شیرازی، فاضل لنکرانی ، صافی گلپایگانی و مرحومبهجت را دارد.مجتبی عاشق و دیوانه قدرت است. او در جوانی هم نشان داده که برای مطرحکردن خود از چیزی هراس ندارد (خاطرات حضور مجتبی خامنه ای و مهدی هاشمیدر جبهه را در تابناک بخوانید). اما مجتبی از سال 1384 دیگر مجتبی محجوبدهه 70 نیست. او از طرف شیخ مهدی کروبی و اکبر هاشمی رفسنجانی به دخالتمستقیم در انتخابات محکوم شد. او پاسخ نامه مهدی کروبی را قبل از اینکهبدست پدر برسد عتاب آلود خواند. پدر هم از پسر حمایت کرد و باعث شد تاهاشمی شکایت به خدا ببرد.در انتخابات اخیر مجتبی چون دور قبلی انتظار داشت که با بسیج 5 میلیونرای خاموش نتیجه را به نفع کاندیدای مورد حمایت رهبر به پایان برساند،اما آن 5 میلیون با سایر آراء داده شده به احمدی نژاد به هشت میلیون همنرسید. اینجا بود که مجتبی دست بکار شد: دستور مقام رهبری (بخوانیدمجتبی) به فرمانده کل سپاه برای دخالت مستقیم در انتخابات و اعلام نتیجهمورد نظر رهبر. سپس رهبر در سناریوی کودتا در صبح روز بعد از رأی گیری وبر خلاف رویه، اقدام به تنفیذ ریاست جمهوری احمدی نژاد و سپس تایید مجددصحت انتخابات در سه روز بعد کرد.تنها کسی که بین کاندیداها می تواند منویات رهبر را به پیش ببرد احمدینژاد است و در آن شکی نیست. خامنه ای بیمار است و اجل مرگ را هر روزنزدیکتر از پیش می بیند. سرطان ریه و پرستات امان رهبر را گرفته است.اکنون رهبر از کیم جونگ ایل الگو برداری خواهد کرد: اعلام جانشین پیش ازمرگ، تا انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان نیافتد. در این بین یکی ازکاندیدها مصباح یزدی است که شدیدا دندان تیز کرده تا خوذ را در مقامعظمای ولایت ببیند و در حال آماده شدن است. شاگردان افراطی مصباح از قمبا دهها اتوبوس در همان ساعات اولیه روز در صحن اصلی نماز جمعه(29.03.1388) اینهفته حضور یافتند تا در خطبه های نماز جمعه ایراد شده توسط رهبر بهتایید ایشان بپردازند (عکسهای زیر را ببینید). حرکات تبلیغاتی این افرادبه گونه ای طراحی شده بود که مردم با دیدن آنها در تلویزیون از پیگیریحقوق خود مایوس شوند.این تغییرات نیاز به زمینه سازی قبلی دارد باید نقشی که حاج احمد آقاداشت توسط فرد دیگری باز سازی گردد و همچنین در این بین به تغییراتی درقانون اساسی نیاز است که پیشنهاد رئیس جمهور مظیع رهبر می تواند کاملاکار ساز باشد
Post a Comment