دوشنبه 14 بهمن ماه 1392 است. هوا آفتابی اما سرد است. برخلاف سال گذشته از برف و
آدم برفی خبری نیست. برف پارو نکردیم. ژانویه بدون دانه های سفید برف سپری شد .سنبل
ها و لاله ها جوانه زده اند. گل های نرگس همراه با باد سرد به این سو و آن سو سر
خم می کنند. گل های رنگارنگ پامچال به بازار آمده و جلوی مغازه ها با رنگهای شاد و
زیابیشان به خریداران چشمک می زنند. اما هنوز مطمئن نیستم که در این هوا می توان
کاشت گل و گیاه را شروع کرد ؟ گویا در شمال و جنوب غربتستان برف خوبی بارید و
سرمایش دامن ما را گرفت. سرما بدون دانه ها لذتی ندارد. باید با دستان یخ زده برف
پارو کنی تا لذت زمستان را در دل و جان مزه مزه کنی. باید در روز برفی همراه با
تماشای دانه های رقصان از پشت پنجره و نوشیدن یک استکان بزرگ چای وطنی سرما را حس
کنی تا با آمدن بهار و دیدن نرگس و سنبل و لاله چشمت روشن شود.
2 comments:
با سلام به شما وب شما سالهاست که جلوی چشمان من قرار داره ، امیدوارم که همیشه به کارتان ادامه دهید ، براتون آسمان آبی رو آرزومندم که مانند افکارتان پاک و شفافه
در ضمن اگر قابل دونستید یه نگاهی هم به وب بیندازید خوشحال می شم که نظرتون رو در مورد وب بدونم
Post a Comment