2009-05-31

انتخابات و حقوق زنان

چند روزی به 22 خرداد و رای گیری و انتخابات مانده است. از دوستان می شنوم که با علاقه فراوان کاندیدای خود را معرفی و نسبت به کارشان امیدوارند. یکی هم عقیده دارد که بین بد و بدتر ، باید بد را انتخاب کرد. آقا ملا هیچ علاقه ای به شرکت در انتخابات از خود نشان نمی دهد. کاندیداها در مورد برنامه کاری شان سخنها می گویند و وعده ها می دهند. در میان بیانیه های انتخاباتی ، مهدی کروبی وعده های شیرینی می دهد . آدمی با خواندنش خود را در رویائی عمیق غوطه ور می بیند. درهنگامه تبلیغات ، با صرف هزینه های قابل توجه کاندیداها و در سخنرانی های تبلیغاتی ، زنان القابی چون توانمند و شایسته به خود می گیرند و حضرات لباس فاخر وزارت و معاونت و مشاورت و غیره برازنده قامت آنها می بینند. وعده حق و حقوق برای زنان خانه دار نیز می دهند. رقابت تنگاتنگ موجب شده که حضرات شیرین سخن ، وزارت و معاونت و مشاورت را برازنده قامت زنان بدانند و حتی وعده حقوق به زنان خانه دار بدهند. حقوقی را که دولت اجنبی آلمان سالهای سال است که به زنان می دهد تا بدون دغدغه نان شب ، بچه هایشان را بزرگ کنند. آقای کروبی اگر باور می کنید که زنان توانمند و شایسته در ایران فراوان است ، چرا یک نفر زن به عنوان کاندید ریاست جمهوری ، پا به عرصه رقابت نگذاشته است؟*این ترانه را به حضور کاندیداهای محترم که سرشان بسیار شلوغ است تقدیم می کنم . فکر می کنم با این همه دغدغه یک کمی تفکر نیز بد نباشد.
*
آخدی ائلین یاشی ، چای اولدو گئتدی
نه به ی قالدی نه پاشا ، نه نوکر نه ده آقا
هامی سی بیربیرینه تای اولدو گئتدی
*
ای حضرات بیائید به شما عرض کنم
اشک چشم ملت ریخت و رودخانه ای شد و رفت
نه خان ، نه پاشا ، نه نوکر و نه آقا
همه مثل هم ( فقط با یک کفن) از دنیا رفتند
*
خدمت شما عرض کنم که من عضو هیچ حزب و گروه و سازمان سیاسی نیستم . چون از علم سیاست بهره ای ندارم. آنچه که از دستم برمی آمد تدریس « بابا آب داد . ماما نان داد » بود و اکنون وبلاک نویسی هستم که حرف دلم را می نویسم به این امید که بخوانید و بدانید که خواستارداشتن حقوق مساوی با مردان هستم. بدون شرط و شروط.
*
این آقا گفته است اگر به زنان حق طلاق بدهیم همه مردها مجرد می مانند. به قول مادربزرگم گئدن قوناغین تیز گئتمه یی یاخجی دی ( مهمانی که قرار است برود زود رفتن اش بهتر است ) ماندن باید به خواست دل و از ته دل باشد ، نه به زور بازو و از روی لاعلاجی. بگذارید برود تا هم مرد و هم زن به زندگی آرام خود برسند. آقا جان اگر دلتان خیلی برایش می سوزد حق مساوی اش را بدهید. تامین مالی و جانی و اجتماعی بدهید تا زندگی کند. بگذارید مردها بدانند که شوهر باید شریک زندگی باشد ، نه زندان بان خانوادگی .
*

No comments: