2008-07-12

شتر بالدار


بچه دبستانی بودم . روزی از روزها که از مدرسه به خانه برمی گشتم ، اورقیه آنایم را دیدم که چادر به کمر بسته ، جارو و خاک انداز در دست ، با زن همسایه حرف می زند . جلو رفتم و سلام کردم . جواب سلامم را دادند و به صحبتشان ادامه دادند . خانم همسایه از یکی بدگوئی می کرد و می گفت : ایکی ائششه یین آرپاسینی بؤله بیلمیر ( نمی تواند جو دو تا خر را قسمت کند ) و شده همه کاره و امر و نهی می کند و چنین و چنان می کند و از دستش به تنگ آمده ایم و ... الی آخر . اورقیه آنا هم دلداریش می داد و می گفت : آللاه ده وه یه قاناد وئرسه اوچورتمامیش دام داش قالماز ( اگر خدا به شتر پر و بال بدهد خانه ویران نشده نمی ماند . ) وسط حرفشان پریدم و گفتم : خوب اگر خدا به شتر پروبال بدهد که می شود شتر مرغ ، خانم معلم ما می گوید شتر مرغ نمی تواند پرواز کند . خانم همسایه گفت : نه جانم منظور ما از شتر آدمهای ستمگری هستند که یک دفعه پر و بال در می آورند و هر کاری دلشان می خواهد انجام می دهند . گفتم : به جای شتر اسم آن آدم را بگوئید من هم بشناسم دیگر. مادربزرگم جواب داد : نه عزیزم تو نباید اسمش را بدانی یک دفعه از زبانت در می رود و برای خانم همسایه خوب نمی شود . بعد یک لحظه مکث کرد و از دم در کنار کشید و ادامه داد که بچه جان از مدرسه آمدی و گرسنه ای برو داخل من هم میایم و ناهار می خوریم . بدون اینکه یک کلام از حرفشان را بفهمم داخل خانه شدم و از خدا خواستم پروبالی را که به شتر داده پس بگیرد تا دیگر خانه ای خراب نشود
اکنون پس از گذشت سالها از این ماجرا ، چشمم به ضرب المثل فوق افتاد. شتری پر و بال پیدا کرده یا خدا پرو بالش داده و در حال پرواز است و هر خانه ای که سر راهش است ویران می کند . امروز به یاد آن دعا یا خواهشم از خدا افتادم و دوباره از خدا می خواهم پروبال آن شتر و امثالش را از او پس بگیرد . اصلن شتر پر و بال برای چه می خواهد ؟

No comments: