

آن روز عصر همراه دوستان لب رودخانه رفتیم تا از هوای گرم و آفتابی لذت ببریم. هنگام بازگشت اورزولا گفت :« من باید به آلدی بروم . فردا میهمان دارم و می خواهم کیک میوه بپزم باید یوهانیس بئرن بخرم »هاله گفت :« من هم برای نوه ام انگور فرنگی می خرم.»الهامه گفت : « من هم می آیم ببینم اگر روس آلچاسی داشته باشد بخرم.»پینار هم دلش می خواست فرنگی اوزوم بخرد. اما من هوس کرده بودم قاراقات بخرم. آن هم از آن قرمزهایش که ترش مزه نیز هست. هر پنج نفرمان وارد آلدی شدیم . برایم اسم هائی که شنیدم جالب بودند. روس آلچاسی دیگر چیست ؟ انگور فرنگی چه شکلی است؟ من هیچ تا به حال به یوهانیس برن دقت نکرده ام . آخر اینجا برن زیاد است. اشتاخل برن ، یوهانیس برن ، هین برن ، بروم برن ، ارد برن . خلاصه همه خرید کردیم و یکی یکی از آلدی بیرون آمدیم تا از همدیگر خداحافظی کنیم و به خانه مان برویم. دستها و بسته ها را نگاه کردم . بجز وسایل دیگر . همه مان خرید مشترکی داشتیم و آن قاراقات ( یوهانیس یرن ، روس آلچاسی ، انگور فرنگی ، فرنگی اوزوم ) بود.بی اختیار یاد این حکایت مولانا افتادم.
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوشتر است
به خانه برگشتم قاراقات یا همان انگور فرنگی را شستم و دانه ای در دهان گذاشتم ترش ترش بود. یاد بچگی ها به خیر که وقتی از سبزی فروش سر کوچه گوجه سبز می خریدیم سفارش می کردیم که ترش ترش باشد. یا لواشک ترش را که با ولع می خوردیم. دیدم که نمی توانم بخورمش پس چه کارش کنم ؟ حیف این میوه نیست. فکری به خاطرم رسید . بهتر است که مربا یپزم.
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوشتر است
به خانه برگشتم قاراقات یا همان انگور فرنگی را شستم و دانه ای در دهان گذاشتم ترش ترش بود. یاد بچگی ها به خیر که وقتی از سبزی فروش سر کوچه گوجه سبز می خریدیم سفارش می کردیم که ترش ترش باشد. یا لواشک ترش را که با ولع می خوردیم. دیدم که نمی توانم بخورمش پس چه کارش کنم ؟ حیف این میوه نیست. فکری به خاطرم رسید . بهتر است که مربا یپزم.
ساقه های کوچک را جدا کردم و دانه های انگور فرنگی را داخل کاسه ریختم رویش شکر پاشیدم و گذاشتم شب تا صبح بماند . صبح روز بعد با آب و شکر شیره مربا درست کردم . وقتی شیره به غلظت مناسب رسید ، انگورفرنگی ها را به آن اضافه کرده با قاشق هم زدم و گذاشتم فقط یک دور بجوشد. بعد اجاق را خاموش کردم و گذاشتم که مربا سرد شود. در این روش میوه مربا له نمی شود و دانه درشت می ماند. بهتر است شیره اش زیاد غلیظ نباشد. تفاوت پخت مربای انگورفرنگی با توت فرنگی و گیوی در این است که وقتی روی گیوی و توت فرنگی شکر می پاشیم تا صبح آب پس می دهند. اما انگورفرنگی آب پس نداد.این مرباها برای تزئین روی کیک نیز مناسب است و زیبا دیده می شوند.
*