2023-05-15

به بهانۀ شاهنامه و حکیم فردوسی

 به نام خداوندِ جان و خرد

کزاین برتر اندیشه برنگذرد
بیست و پنجم اردیبهشت است و روز پاسداشت زبان فارسی و حکیم فردوسی طوسی که شاهنامه را سرود و تقدیم سلطان محمود غزنوی کرد. می گویند سلطان، پس از اتمام شاهنامه به وعده اش عمل نکرد و مبلغ ناچیزی به او فرستاد. فردوسی به حمام رفت و پس از شستشو، ارمغان شاه را به دلّاکِ حمام داد و موجب خشم شاه شد. سلطان پس از مدتی شاه پشیمان گشته و مبلغ وعده داده را به فردوسی فرستاد. هدیۀ شاه زمانی رسید که جنازه شاعر را برای دفن می بردند. گویا که فردوسی این مصراع معروفش را زمزمه می کند:« نوش داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی» طفلک شاعری که سی سال زحمت کشید و واعظِ شهر اجازه دفنش را در آرامگاه مسلمین نداد و در باغ خودش دفن شد. لازم است یادی کنیم از « حسین لرزاده» و « هوشنگ سیحون» طراحان آرامگاه فردوسی.
نمونۀ اشعار او را در کتابهای درسی، همچون جنگ رستم با اکوان دیو، سیاوش، سهراب، زال و سام و گردآفرید، بنابر تکلیف، ازبر کردم.  شاهنامه ای که همراه دیوان حافظ و قرآن و مفاتیح و رساله در گوشه ای از طاقچه ایستاده و جلوه نمایی می کرد. مشغله وتلاش زیاد بود و فرصت مطالعه کم. به غربتستان که کوچ کردیم، روش زندگی هم تغییر کرد. تنهایی، غربت، دور از خانه و دیار و نزدیکان و همکاران. راستی که ما دور از دیاران، چه روزگاری پشت سرگذاشتیم.
تعدادی کتاب با خود آورده بودم که شاهنامه نیز بین آنها بود و بهترین فرصت برای مطالعه اش. زال و سام و سیمرغ و رستم و سهراب و سیاوش و الی آخر. تازه فهمیدم که بیشتر فیلمهای سینمائی، به اقتباس از این کتاب غنی ساخته شده اند. پادشاهی پدر و پسر را که سالهاست همدیگر را ندیده اند روبروی هم قرار می دهد تا یکی دیگری را بکشد.( رستم و سهراب ) سپاوشی که قربانی هوی و هوس نامادری می شود و به تحریک او خونش به ناحق ریخته می شود. مظلومیت سیاوش، سیمرغ، دیو و داستانهای دیگر. با خواندن این کتاب که پس از شروع بی وقفه خواندمش، همراه با رستم، در سوگ سهراب ، در مظلومیت سیاوش ،... گریستم. کتابی روان و خواندنی با افسانه ها و مطالب بسیار جالب و آموزنده ، اشعار روان و خواندنی که ارزش چندین بار خواندن را دارد.
به نام نکو گر بمیرم رواست
مرا نام باید که تن، مرگ راست

No comments: