بیوگرافی من
عزیزیم اولدوزویام
گؤیلرین اولدوزویام
اصلیمی خبر آلسان
من « قیه » نین قیزی
یام
*
در شمال غربی ترین قسمت ایران ، در آغوش دو کوه قیه و سبد
داغی، شهری بنا شده به نام « ماکو ». در یکی از روزهای سرد پاییزی ، دخترکی خرد در
آغوش قیه چشم به دنیا گشود. پدربزرگش نام مادرش را که « شهربانو » بود ، بر این
نوزاد تازه از راه رسیده نهاد و علاقه اش به او هر روز بیشتر و بیشتر شد. هر روزی
که می گذشت دخترک بیشتر و بیشتر مورد توجه
و علاقه پدربزرگ قرار می گرفت. تا آنجا که پیر روزگار او را مادر خطاب می کرد.
کودکی اش در دامنه طبیعت زیبای قیه ، همراه با نوای دلنشین مادربزرگ و قصه هایش
سپری شد. پس از هفت سال همراه خانواده به شهر تبریز کوچ کرد وغم غربت دل کوچکش را
آزرد. اما کم کم به حال و هوای شهر و مسکن جدید عادت کرد. با تبریز ستارخان و
باقرخان پرور انس گرفت. مهربانی و شفقت را از پدر ، صبر و بردباری را از مادر و استواری و سربلندی
را از کوه دوست داشتنی اش « قیه » آموخت. با توجه به شغل شریف پدر و عمو و
عموزادگان و دایی و خاله ، تصمیم گرفت پا بر جای پای ایشان گذاشته و در خدمت آموزش
و پرورش باشد. آرزو داشت روزی پشت میز خانم معلمش بنشیند و راه او را ادامه دهد و
سرانجام به آرزویش رسید.
بعد از رسیدن به این آرزویش بود که روزگار بازی تلخش را با او شروع کرد. زندگی روز
به روز چهره ی تلخ و بی رحم خود را به او
نشان داد. تنها تسلی اش دعا هنگام اذان مغرب بود. تنها درخواستش از خدا ، صبر و
استواری و مقاومت در مقابل ناملایمات بود. از خدا تا بزرگ شدن و به سر و سامان
رسیدن فرزندانش استواری می خواست. خدا صدایش را شنید
کوچ از وطن، دوری از یار و دیار، دل کندن از دخترکان معصوم و بوی گچ و تخته سیاه
مدرسه ، همچون بی سوادان چشم بر دهان مردم
کشور میزبان دوختن ، یکی دیگر از رنج های بی شمار او بود.
اودر مقابل سختی ها و ناگواری ها ، همچون
کوه استوار « قیه » ایستادگی کرد. سرانجام بر فراز قله پر پیچ و خم و غم بار زندگی
صعود کرد و خود را بر قله کوه زادگاهش نشسته دید. خود را دختر برحق و حلال زاده ی
کوه قیه دانست وتخلص « قایاقیزی » را بر خود نهاد.
اکنون شهربانو باقرموسوی ( قایاقیزی ) بازنشسته آموزش و پرورش است.
اوقات فراغتش با نوشتن سیاه مشق ها و اشعارش، جمع آوری آذربایجان بایاتی لاری،
آتاسؤزلری، واژه های ترکی آذربایجانی، دستورزبان ترکی آذربایجانی و فارسی ، سپری
می شود.
*
وبلاک نویسی هستم که
مطالبم را در وبلاکهای قایاقیزی می نویسم. این وبلاکها دفاتر سیاه مشق های من با
موضوعات مختلف هستند.حکایتهای شهربانو ...
زن متولد ماکو
http://gayagizi.blogspot.com/
*
آموزش دستور زبان
فارسی و ترکی آذربایجانی
http://gayagizi3.blogfa.com/
*
شعرلر ترجمه لر
http://gayagizi3.blogspot.com/
*
آذربایجان ماهنی
سؤزلری
http://gayagizi5.blogspot.com/
*