2021-01-19

کاش

کاش می توانستم ( وقتی زورم به تو نمی رسید.) تو را هم مثل همکلاسی هایم بترسانم. بگویم:« مامانیمی باشیوا گتیره جاغام. » و تو از ترس مادرم و خانم ناظم و خط کش اش دست از سرم برمی داشتی.


 

2 comments:

امیلی دختر مهربان said...

سلام شهربانو سادات عالی بود توصیف
تان از شرایط ویروس اسمشو نبر کرونا! خوشحالم که می نویسید کسی وبلاگ نمی نویسد من هم می نویسم اما مانند شما اینقدر مرتب نمی نویسم ۳۰ دی سالگرد درگذشت مادر سیده ام بود که جدتان امام علی اینستا گزام برایشان سالگرد گرفتم می تونید نشانی اینستاگرام را بفرستید من فالو کنم صفحه ت را نمی بینم اشتباه بلاک شده ،! در این زمانه ویردس معلوم نیست عاقبت چی هست لطفا بفرستید دلم خیلی شکسته اگر ممکنه همین جا بگید سلامت باشید





امیلی دختر مهربان said...

سلام شهربانو سادات عالی بود توصیف تان از شرایط کزونایی خوشحالم که می نویسید کسی وبلاگ نمی نویسد من هم می نویسم اما مانند شما اینقدر مرتب نمی نویسم ۳۰ دی سالگرد درگذشت مادر سیده ام بود که جدتان امام علی اینستا گزام برایشان سالگرد گرفتم می تونید نشدنی اینسان را بفرستید من فالو کنم صفحه ت را نمی بینم اشتباه بلاک شده ،! در این کرونا خدا را خوش نمی اد لطفا بفرستید دلم خیلی شکسته اگر ممکنه همین جا بگید سلامت باشید