مرحوم مادربزرگم وقتی « منم
منم » گفتن ها و زوربازوی غیر عادلانه ای را می دید،زمانی که حقّی را پایمال می دید ، میگفت:« بترسید از خشم خدا، آللاهین بارماغی یوخدو کی گؤزووه سوخا.»
یاد کشتی تایتانیک می افتم که سازنده اش فکر می کرد که کارش حرفی ندارد و
کشتی غرق نشدنی است. اما با خراشی توسط کوه یخ، دوتکّه و غرق شد و مسافران و خدمه
نیز قربانی شدند. یاد کشتی نوح می افتم و شکافتن دریا و نجات بنی اسرائیل. اکنون
همان قوم بنی اسرائیل را می بینم با بمب و آتش و بلا بر سر مردم بی گناه و بی
دفاع.
به قول مرحوم مادربزرگم که می گفت:« ائششه یه گوجو چاتمیر پالانین تاپدیر.»
و باز لوس آنجلس را می بینم که می سوزد و ابرقدرت دنیا در خاموش کردن آتش عاجز است. همان آتشی که بر سر بی دفاعان می ریخت.
به قول مرحوم مادربزرگم که می گفت:« ائششه یه گوجو چاتمیر پالانین تاپدیر.»
و باز لوس آنجلس را می بینم که می سوزد و ابرقدرت دنیا در خاموش کردن آتش عاجز است. همان آتشی که بر سر بی دفاعان می ریخت.
سرانجام دلتنگم از تاوان گناهان مهتران که بر گردن نحیف کهتران سنگینی می کند.
*
*
No comments:
Post a Comment