2025-08-22

صدای گریه می آید

این بار از غزه می آید.

صدا از گریه گذشته و به زاری خفیف تبدیل شده است. کودکی دارد ذره ذره جان می سپارد. آن هم از گرسنگی در میان انبوهی نعمت خدا دادی. مادری گرسنه، دارد با صدائی در سینه خفه شده، بر بالین کودک نیمه جانش نشسته و نفس های شمرده و بی جانش را می شمارد و نوحه سرائی می کند. کودک از شدت ضعف، توان گریستن ندارد. آبی در بدن ندارد که از چشمش فرو ریزد.
رتیل سیاه بالای سر مادر و کودک ایستاده و منتظر جان دادن هردو است. تا بر ویرانه های خانه شان شهرکی بسازد با آسمان خراش های شگفت انگیز. به خدا که آن آسمانخراش ها روزی بر سرش آوار خواهند شد.
قصاص قیامته قالماز

No comments: