سایت قایاقیزی
نامش آشناست. آشنا درکتابهای درسی، با توضیحی مختصر درباره
اش. درباره اش آنچه که به خاطرم مانده تاریخ تولد و وفات و محل دفن و قرنی که می
زیسته. باز خدا بیامرزد کسی را که به فکرش افتاد تا در تقویم، برای این عزیران،
روزی به عنوان بزرگداشت برگزیند و با دیدن اسمش کنجکاو شده و مطالعه ای کنم.
« پیر هرات، پیر انصار، استادِ شریعت و پیرِطریقت. مادرش بلخی بود و پدرش هراتی.
مفسّرِ قرآن کریم و صاحب مناجات نامه و الهی نامه و محبت نامه، قلندرنامه و... » و
در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم می زیست. زندگی اش از چهار سالگی به خواندن و
نوشتن و آموزش قرآن کریم، تحت تعلیم پدر آغاز و تا هشتاد و پنج سالگی به پایان
رسید و در گازرگاه هرات به خاک سپرده شد. در سن هفتاد و شش سالگی بینائی چشمانش را
از دست داد اما دست از تلاش برنداشت.
مختصری از آنچه درباره اش خواندم می نویسم تا بیشتر مطالعه کنم و بیشتر بدانم و از
او بنویسم.
*
یارب ز تو آنچه من گدا می خواهم
افزون ز هزار پادشا می خواهم
هر کس ز در تو حاجنی می خواهد
من آمده ام از تو ترا می خواهم
*
من بنده ی عاصیم رضای تو کجاست
تاریک دلم نور ضیای تو کجاست
ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی
آن بیع بود لطف و عطای تو کجاست
*
مست توام از جرعه و جام آزادم
مرغ توام از دانه و دام آزادم
مقصود من از کعبه و بتخانه توئی
ور نه من از این هردو مقام آزادم
*
در دوزخ اگر وصل تو در چنگ آید
از حال بهشتیان مرا ننگ آید
ور بی تو به صحرای بهشتم خوانند
صحرای بهشت بر دلم تنگ آید
*
دی رفت و باز نیاید، فردا را اعتماد نشاید، حال را غنیمت دان که دیر نپاید.
*
No comments:
Post a Comment