2023-05-11

دلم خوش نیست، غمگینم

 دلم خوش نیست، غمگینم
پدرم که رفت، یاریم یتیم قادالدیم. پس از سپری شدن یک دهه، مادر نیز رفت و جیلخا یتیم قالدیم. پس از چندماهی که از رفتنش می گذرد، هنوز دلم آرام نگرفته. گوئی که همین دیروز، خبر رفتنش را داده اند. دلم می خواهد شیون کنم و فریاد بکشم و یک دلِ سیر بگریم، تا این صاحب مرده آرام شوند. عزیزانم دلداریم می دهند:« برو خدا را شکر کن که هشتاد و چند سال با سلامتی عمر کرد. محتاج رختخواب و بیمارستان نشد. بیمار شد و در اثر کهولت درگذشت. ناشکری نکن که خدا را خوش نمی آید.» آنچه که می گویند می پذیرم. اما مادر است دیگر. مادر پیر و فرسوده هم باشد مادر است و بس.

No comments: